وقتی آمد
گنجشکی بود که زیرِ سرمایِ سهمگین نگاهی یخ زده بود
پناهش شدم
آنقدر که گرمایِ عشق را با جریان خون در رگهایش حس کرد
پَر گشود به بامِ دیگری
این دقیقا حس ویرانیست که از او به یادگار ماند بر تنِ احساسم
شاعر :سمیه صفرزاده
ZibaMatn.IR
عکس نوشته سمیه صفرزاده وقتی آمدگنجشکی بود که زیرِ سرم...