👌شعر غزل
تو را من نیمه شب درخواب دیدم
تو را در صورتِ مهتاب دیدم
تو پاکی تو زلالی تو منزه
تو را در قطره هایِ آب دیدم
تویی در ریشه ودر ساقه وبرگ
تو را در ذره هایِ خاک دیدم
تو آن نوری همیشه نور داری
تو را در نورِ یک شبتاب دیدم
تو شاید موج یا گرداب باشی
تو را در قدرتِ گرداب دیدم
تو شاید عشق یا معشوق باشی
تو را در گوشهِ محراب دیدم
تویک آهنگ، یک حسِ جدیدی
تورا در شکلِ یک مضراب دیدم
توشاید گرمی و نورِ وجودی
تو را در گرمیِ آفتاب دیدم
تو مثلِ لذتِ بی انتهایی
تو را مثلِ شرابِ ناب دیدم
توهستی هر دمی پشت وپناهم
تو را در هیبتِ ارباب دیدم
خدایا در همه وقت وهمه جا
تورا در هر در و هر باب دیدم
شعراز:حسین صالحی
ZibaMatn.IR