به شعر خود می گویم شکستن های قلبم را
از این هر دم شکستن ها از این دستان سردم را
شکسته عهد و پیمان را ، کسی تکرار در تکرار
ندید آخر هوای عاشقانه در نگاهم را
خطا کردم که بوسیدم ، من او را زیر باران ها
کشیدم سر من این زهر ، خطا و اشتباهم را
غم هر خانه از قصه غمگین رفتن هاست
نماند و کرد ویران با خنده آشیانم را
ZibaMatn.IR