100 متن کوتاه آغوش ۱۴۰۴ جدید 2025
متن های کوتاه درباره آغوش
100 متن کوتاه آغوش ۱۴۰۴ جدید 2025
کپشن آغوش برای اینستاگرام و بیو واتساپ
گفتند که نامحرمی و بوسه حرام است
دل گفت که محرم تر از این عشق کدام است؟
بوسیدم و لب دادم و آغوش کشیدم
نامحرم من!!محرمی و کار تمام است...

گفتند که نامحرمی و بوسه حرام است
دل گفت که محرم تر از این عشق کدام است؟
بوسیدم و لب دادم و آغوش کشیدم
نامحرمِ من!
محرمی و کار تمام است

مرا جوری در آغوش بگیر که انگار فردا میمیرم !
و فردا چطور ؟ جوری در آغوشم بگیر که انگار از مرگ بازگشتهام !

تبی در حسّ جان و هوشمان گُل کرد/
دلی در سینه ی گُل پوشمان گُل کرد/
به سمتم، آمدی؛ من هم به سوی تو/
روانه گشتم و آغوشمان گُل کرد/
زهرا حکیمی بافقی،
کتاب دل گویه های بانوی احساس.

خسته از عمری زمستانم ، بهارم می شوی؟
گرمیِ آغوشِ سردِ روزگارم می شوی؟
.
هست دریایِ دلم ، بازیچه ی امواجِ عشق
ساحلِ امنِ وجودِ بی قرارم می شوی؟

چه جایی بهتر از آغوش گرم
کسی که دوستش داری
یک فنجان آرامش را بنوش
و به دور دستها خیره شو
قطار قطار می آیند
روزهایی که آرزویش را داشتی
رعنا ابراهیمی فرد

حال من
دماسنج حال توست
وقتی خوبی
گرمتریڹ آغوشها را در آستین دارم
بد ڪه باشد حالت
خودم ڪه سهل است
تمام دنیا یخ میزند از
سردی لبخندم

کاش میشد...
تمام آدم های غمگین و تنهای جهان را در آغوش کشید،برایشان چای ریخت،کنارشان نشست و با چند کلام ساده
به لحظاتشان رنگ آرامش پاشید
و حالشان را خوب کرد

کاش ممنوعه نبودی
آن وقت
آنقدر سیر در آغوش میکشیدمت...
که یادم برود دوری ،
که یادم برود نیستی ،
تو نمیدانی اما فاصله میتواند
از هر مخدری کُشنده تر باشد...

تو آرامشم باش و با آغوشت
خیالی ازشب بوسه هایت را روی گونه هایم به یادگار بگذار
آرامش شب های بیقراری ام باش
بگذار سکوت نفس هایت خاموش کند نبض طوفانی قلبم را...

.
قلب من فقط به این امید می تپد
که تو هستی، تویی وجود دارد که من می توانم آن را ببینم، او را ببویم، اورا ببوسم، او را در آغوش خود بفشارم و او را احساس کنم.
️️️

شد شد
نشد از دور نگاهت میکنم،
بی آنکه در آغوش بگیرمت،
آرام و بیصدا دوستت خواهم داشت.
متن:وحدت حضرت زاده

عشق یعنی دوره گردی؛خانه میخواهی چکار ؟
سر فدا باید کنی ، پس شانه میخواهی چکار؟
حکمِ طوفانی که باید غرقِ آغوشش شوی ...
قایقی بهرِ نجات ، دیوانه میخواهی چکار ؟

نکند؛
شبیه دریا آغوش می گشائی
اما،
فردا جسدم را
پس خواهی داد؟
¤¤¤
ظاهرِ فریبنده ای داری!
لیلا طیبی(رها)

سرم را چون کودکی
در آغوش بگیر...
و آرام آرام
در گوشم بگو دوستم داری
طوری که
بند دلم پاره نشود
️️️

یادم باشد عاشق کسی شوم،
که شعر را بلد باشد !
کسی که بفهمد وقتی؛
ستاره را به چشمهایش،
زمین را به آغوشش،
و بهار را به بودنش تشبیه میکنم !
یعنی،
دیوانه وار دوستش دارم ...
️️️

شیرین ترین ممنوعه، در آغوش و بر لب های توست
چشمم به چشمت،بوسه هایم داغ بر تب های توست

تنهایم
شبیه مهاجرانی که در غربت
دیوار سفارت کشورشان را در آغوش می گیرند
_________________
برشی از کتاب کلیدها

دستهای مردانه ات ...
تکیه گاه روزهای تنهایی ام شد
من آغوش آفتاب را ...
با دستهای تو به آغوش کشیدم
رعناابراهیمی فرد (رعناابرا)

من یه روز یه فراهوشِ باشعور می سازم که وقتی بهش میگم \دلم گرفته\
محکم بغلم کنه و بگه: تموم میشه!
:) ♡
برنامه نویسِ شاعرشونم😁!
مهدیه جاویدی🌱)

و تمام شب . . .
مویرگ هایش در حسرتِ آغوشِ وی
میل به پارگی داشتند . . . !
مهدیه جاویدی:)
کپی با ذکر نام💌
چنل ادبی من در روبیکا: @faryad ghalb

لب های تو لب نیست دلیل مستی ست
چشمان تو چشم نیست عذاب قطعی ست
موهای پریشان تو یک جنگل بکر و
آغوش تو آغوش نه آرامش حتمی ست

به آغوشم بگیر
تا دنیا سر در گم شود
و برای همیشه
سر این دو راهی بماند
که عاشقی...
از پاییز شروع شده است
یا آغوش گرم تو؟!

در آغوشت چه آرامم!
چقدر عشق ست در کامم!
شرابِ بوسه ی احساس،
شده، پیوسته ی جامم!
زهرا حکیمی بافقی،
کتاب دل گویه های بانوی احساس.

به آغوشت که می رسم ☘️
تمام جهان کوچک می شود🍃
....فیروزه سمیعی

تو مرا یاد کنی یا نکنی
باورت گر بشود ، گر نشود
حرفی نیست
اما
نفسم میگیرد..
در هوایی که نفس های تو نیست...️

نه دوری که منتظرت باشم
و نه نزدیک که به آغوشت کشم
نه از آنِ منی که قلبم تسکین گیرد
و نه از تو بی نصیبم که فراموشت کنم
تو در میانِ همه چیزی!!!!!

در آغوشت نمِ آرامشم جاری ست/
و سهمِ سینه ام، احساسِ سرشاری ست/
تمامیِ تنم پُرگردد از مهر وُ/
وجودم پُرتپش، از شورِ بسیاری ست/
زهرا حکیمی بافقی،
کتاب دل گویه های بانوی احساس.

اگر مقصد تو باشی؛
من نیز
پذیرای سختی ها خواهم شد.
با چشم های بسته
و دلی قرص و محکم،
خود را در آغوش ترس
رها خواهم کرد.
برای منِ عاشق
در راه تو مردن هم
شیرین است!

درونی خالی باید
تا به آغوش کِشی کمرِ عشق.
چون کمربند که حلقه به دورِ غیرِ خود است.

هوَس کرده ام
که تو بآشی
مَن بآشم
و هیچکس نبآشَد آنگآه
دآغترین آغوش هآ رآ از تنَت و شیرین ترین بوسه هآ را از
لبانَت بیرون بکشَم
به تلافی تمام ِ روزهایی که میخواهمَت
و نیستی ...

دور نباش
در این دنیایِ کوچک !
در این آغوشِ دنج ،
نزدیک تر باش ، از روح به جان ..
نزدیک تر باش ، از جان به تن ..
نزدیک تر باش ، از تن به من .
تو ..
خودِ من باش ...

چقدر زجر می کشند شعرهایم
وقتی اجبار دارم ،
کوچکترین حرفهای ساده را ،
با لکنت ، در هزار پرده بگویم ..
کاش میشد یک سر سوزن از
احساس شعرهایم را بغل می کردی...
بهزادغدیری

کاش آن آینه ای بودم من
که به هر صبح تو را می دیدم...
می کشیدم همه اندام تو را در آغوش...
سرو اندام تو
با آن همه پیچ
آن همه تاب...
آنگه از باغ تنت می چیدم
گل صد بوسه ی ناب...

جایی می خواهم برای آرامش
جایی که لمس آشنای عشق مرا نوازش کند
همان مکان بی مانند،
جایی نیست جز آغوش تو
✍ساجده حسینی

شب وقتی زیبا است که بدانی
یک نفر، یک جایی از این دنیا
با تصویرسازی آغوش تو به خواب رفته است
و چه زیباتر میشود وقتی که آن یک نفر
همانی باشد که تو هم هرشب
در خیال خودت در آغوشش میگیری

راه که میروی عقب میمانم …
نه برای اینکه نخواهم با تو هم قدم باشم …
میخواهم پا جای پاهایت بگذارم …
میخواهم رد پایت را هیچ خیابانی در آغوش نکشَد …!!!

میگویند:
هر بار کسى را گرم در آغوش میگیریم یک روز به عمرمان اضافه میشود
پس لطفا مرا بغل کن...️

مرا در آغوش بگیر
آنقدر عاشقانه
که وابسته ات شوم
جوری که جز آغوش تو
هرگز، پر پروازی نداشته باشم

چمدانت را ببند...
اینجا آرامش در سرزمینی عاشقانه
چشم به راه توست...
سرزمینی به نام آغوش من...

بیا بلندترین روزهای سال را بیشتر عاشقی کنیم!
دلم یک آغوش میخواهد،گرم تر از ظهر تابستان... فصل دلبرانه ی فرصت هاست!
این روزها دوستت دارم ها عجیب می چسبند...
️️️

من از تو
نه گرمای آغوش میخواهم
نه گرمای دستانت
من از همه ی تو فقط
یک حضور میخواهم
تو که باشی همه ی زمستانهای
جهان را تاب می آورم
گرمای حضورت
برای عُمری زمستان کافی ست️
️️️

مرا جانانه در آغوش بگیر
موهایم را با آن دست های
نازنینت نوازش کن
و سرم را چون نوزادی دو ماهه
روی سینه ات بگذار
می خواهم تمام عمر
نفسم از جای گرم بلند شود️
️️️

شایعه ی پیچیدگی زنها
تنها بهانه ای مردانه است
برای رفتن ها ، ندیدن ها
برای نفهمیدن ها و نخواستن ها
و گرنه معمای هر زنی با آغوش حل میشود

حس دوست داشتن که می پیچد
در وجودم ،
دوست دارم
آسمان را در آغوش بگیرم ...
دوست دارم
دنیا را برقصانم ...
نه !
دوست دارم در گوشت زمزمه کنم
دوستت دارم
️️️

آغوش تو️
همان بهشت کوچک خداست روی زمین...
و زمانی که من در آن نفس می کشم
همانجا باید زمان بایستد...

در آغوشم بگیر
ڪہ بہ امنیت آن محتاجم
بہ شانہ هایت,بہ نوازش هایت
بیا تا روے چشمانم بنشانمت
ڪہ من بےنهایت
دوستت دارم️
️️️

مرا دریاب برای حالِ آشوبم
بوسه از جنس لب هایت
و برای سردی جانم
آغوشی از گرمای تنت نیاز دارم

شب ها
من را که در آغوش می کشی؛
انگار خدا تمام شهر را
به سکوت دعوت می کند
تا صدایِ دوستَت دارم های
من را در زیر گوشِ تو بشنوند ....
️️️

لذت عشق
یعنی در آغوش کشیدن احساسی که
تو را به زندگی وصل می دارد
و برای همیشه
درون آغوشت یک عالمه
دوست داشتن می کارد

من پیش از این
بارها به قتل رسیده ام...
پشت گوشی تلفن...
در آغوشش... برای جزء جزء وجودش جان میدادم
اما
کشنده ترین سلاح گرم
صدایش بود...
