می دانم که می آیی
و غرق بودنت می شوم
بی آن که دیده باشمت
همراه می شوم
با سپیده ی صبح
در طواف چشمانت
و زمزمه می کنم با تو
ماندن را
عشق را
زندگی را
می دانم که می آیی
و خیال آمدنت
در این تشویش انتظار
و دل بی قرار
باز هم زیباست
باز هم رویاست
واز این فاصله ی دور
انتظار می کشم
پرواز در آسمان نگاهت را
-بادصبا
ZibaMatn.IR