100 متن کوتاه سرنوشت ۱۴۰۳ جدید 2024

گاهى سرنوشت انسانها قبل از مرگشان به پایان مى رسد.

چه باید کرد
وقتی سرنوشت
خیلی پُر زور تَر
از من
و امثال من است ...!!

کاش میشد
سرنوشت خویش را
از سر نوشت !

کاش میشد
اندکی تاریخ را
بهتر نوشت !

کاش میشد
پشت پا زد برتمام
زندگی !

داستان عمر خودرا
گونه ای دیگر
نوشت !

️

اگر در تقدیرت باشد دنیا هم برای رسیدن به او کوچک است ولی اگر در سرنوشتت نباشد حتی در کوچه ی بن بست هم به همدیگر نمی رسید...

در من گرگی خسته و وحشی است / خسته از تمام دنیا...خسته از بازی های سرنوشت...وای از روز انتقام

چشمات
سیاهترین جای سرنوشتمه

خلاصه که چشمای دلبر قشنگ ترین سیاهی سرنوشتم بود

آنچه معمولاً سرنوشت می‌نامند، غالباً نتیجهٔ رفتارِ ابلهانهٔ خودِ آنان است.

شوپنهاور | در باب حکمت زندگی

حتى افرادى که معتقدند سرنوشت همه از قبل مشخص شده و قابل تغییر نیست ، موقع رد شدن از خیابان ، دو طرف آن را نگاه مى‌کنند !

همسفر زندگیم...
چه خوشبختم که خدا سرنوشت مرا با تو نوشت...
تو با بودنت به من ثابت کردی؛
گاهی واقعیت از رویاهایمان خیلی شیرین تر است...

بگذار
ابر سرنوشت
هرچه میخواهد ببارد
ما چترمان خداست

آرام باش ای دل غمگین!
از شِکوه بس کن؛
پشت ابرها هنوز خورشید می درخشد؛
سرنوشت تو همان است که دیگران دارند.
در هر زندگی باید بارانهایی فرو ریزد و برخی روزها تیره و حزن انگیزن باشند.

سرنوشت خود را کنترل کن، یا اینکه کس دیگری آن را کنترل خواهد کرد.

زندگی مانند بازی شطرنج است،

ما نقشه ای می ریزیم اما اجرای آن، مشروط به حرکت هایی است که رقیب، به دلخواه می کند. این رقیب در زندگی، سرنوشت است…

رویاها مثل ستاره ها هستند ممکنه هیچوقت بهشون نرسی اما اگه دنبالشون کنی تو رو به طرف سرنوشتت هدایت می کنند

از طلوع عشق تا غروب سرنوشت
دوستت دارم

نخستین مرد
که نخستین سیگار را دود کرد
بی شک
پیشگویی بوده
که سرنوشت پر حادثه ی مرا
بی کم و کاست
پیش بینی کرده بوده است...

از یک جایی به بعد
از نگاه ها خسته شدم،
چشم هایم را بستم،
جنگیدم، زخم خوردم
اما هنوز هم نفس می کشم و
ایمان خواهم داشت که شاید
در روزهای روشن پیشِ رو
سرنوشت من
زندگی کردن باشد.

زندگی مانند بازی شطرنج است ؛ ما نقشه ای می ریزیم اما اجرای آن مشروط به حرکت هایی است که رقیب به دلخواه می کند ، این رقیب در زندگی سرنوشت است !


آرتور شوپنهاور

وقتی چترت خداست؛
بگذار ابر سرنوشت
هر چه می خواهد ببارد...

خواب دیدم از آسمان انار می بارد
سرنوشت دانه ها اما
یکسان نیست
برف در سکوت مینشیند
انار در خون ...
ما که دانه های دلمان پیدا بود

بی تو من ماندم و این خانه و این سرنوشت
بی تو من دیگر نمیدانم چه باید گفت و چه باید نوشت

شخصیت انسان، سرنوشت اوست.

هرلحظه از تو دووورترم کرده سرنوشت
این روزگار نیست، قطار جهنم است


تک بیت از غزلی تازه

بوی عشق میدهی
بوی بهشت
چه خوشبختم که خدا
سرنوشت مرا با تو نوشت

به صفحه نگاه کن . میبینی شاه ، وزیر،فیل و اسب و قلعه میتونن به عقب برگردن.
ولی سرباز هیچوقت نمیتونه برگرده .
سرنوشت خیلی از ما ها هم مثل سربازه

خدایا
سرنوشتمو انقدر قشنگ
بنویس که مادرم
از ته دل بخنده

شاید بهم نرسیم
.
اما
.
من تا ابد
خوشبخت ترین زن دنیا باقی خواهم ماند
چون
تو قسمتی از سرنوشت من بودی!!

زندگی ینی
ناخاسته بدنیا امدن
مخفیانه گریستن
دیوانه وار عشق ورزیدن
وعاقبت درحسرت آنچه دل میخاهد
ومنطق نمیپذیرد مردن ..(:

قدم به قدم رفتن

تا ساحل آرزو

که نبینی ،

شکست دلی را ...

سرنوشت موزیانه گول می زند

رهگذر پیر بیابان را ...

ساناز ابراهیمی فرد

من ازنگاه کلاغی که رفت فهمیدم
که سرنوشت درختان باغمان تبر است

دنیل هندلر :

سرنوشت مثل یک رستوران منفور پر از پیشخدمت های عجیب و غریب است که غذایی که هرگز سفارش نداده اید و حتی هیچ وقت دوست نداشته اید را برای شما می آورد...

ماجراهای بچه های بدشان

تو
انتخاب من نبودی؛
سرنوشتم بودی...
تنها انگیزه ی ماندنم؛
در این زندگی بی اعتبار...
...Saeideh...

فرقی نمی کند که چگونه... چرا ، ولی

تقدیر و سرنوشت به کام دلم نشد

ترسیده ای ؟؟
از که ؟؟؟
از جهان؟من جهانت...
ازگرسنگی؟من گندمت ...
از بیابان؟ من بارانت...
از زمان ؟ من کودکیت ...
از سرنوشت ؟؟؟
آه...
من هم از سرنوشت میترسم ...

وقتی از دل می نوشت این سرنوشت/
نقطه ی دل، خارج از پرگار شد/

زهرا حکیمی بافقی (کتاب نوای احساس)

بیا خداحافظی کنیم
تا وقتی که برگردم معلوم نیست سرنوشت با ما چه می کند