زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

کاش بهاران نشود سال به پایان نرسد
قصه عشق به غیر از بغض پنهان نرسد

یوسف قصه کنعان در کف تنهایی چاه
رانده از عشق زولیخا و به کنعان نرسد

هر کجا راه زدم ختم به چشمان تو شد
در خودم چاه زدم عشق به زندان نرسد

من کجا کی با تو بستم عهد و پیمان
کی کلاه از سرم افتاد تا بهاران نرسد

جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه
جنگ من با غم تو هرگز به پایان نرسد

درد این دوری مرا شبی میکشدم اما
دوست دارم که بمیرم تا به درمان نرسد
ZibaMatn.IR

خوش بین ارسال شده توسط
خوش بین


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید

انتشار متن در زیبامتن
×