پس و پیش کرده ام
اندیشه کهنه را
آنگاه که
فهم من، مفهوم من است
من دانسته ام که
می توان
در آن برهوت مرده وجود
که خیال تَرَک می خورد
و تفکر از انبساط دانستم ها زیر
شنزارها مدفون می شود
و قلب تپنده آدمی
زیر بارش آفتاب ورم می کند
با نوشیدن جرعه ای از احساس
و
با پر کردن ظرف ندانم ها
به مسیر سبز رسید
و سبز زندگی کرد...
سید عرفان جوکار جمالی
ZibaMatn.IR