پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
یاد باد آنکه ز ما وقت سفر یاد نکرد به وداعی دل غم دیده ی ما شاد نکرد! من رفتم تو حداقل ی خداحافظی می نوشتی برام!!گفتم آخرین بارهو تو چقدر سنگدل بودی!!!...
فراموش نمی شویمانند اولین لحظه که دیدَمَتمانند اولین جانمی که از لبانت شنیدممانند آخرین لحظه ای کهدست تکان دادی، دور شدی و رفتی...
سرنوشت ...چه واژه ی قشنگیست برای ما ..تا آخرین نفس و تا آخرین لحظه ...پا به پایت عاشقانه هایمان را قدم میزنم ...و پا پس نمیکشم از عشقت ...حتی در سخت ترین شرایط ...و همچنان نفس من در تلاطم امواج نگاهت بند می آید ...و تا آخرین نفس دوست داشتنی ترین مرد زندگی ام خواهی بود ... دوستت دارم معجزه زندگیم!...
حسرتِ داشتنتتا آخرین لحظه یِ زندگیمهمراهمه...تولدت مبارک رفته یِ من، نیامده یِ من...