اسکار دردناک ترین زخم هم به رفیق
میرسه...
زندگی همچون خوابیست ک فرصت تعبیر
نیست
پناهی درین کبود...
زخم خوردیم از آن ک درمان زخم هایش بودیم..
این درد ،زخم ها ک ندارد..
این زخم تا ابد درد دارد....
زخم ما درد بی درمان است..
چه حاصلی دارد کس بداند این درد بی دردمان را.،
المیراپناهی درین کبود....
خواب هم ارزوست ..
المیرا پناهی درین کبود...
صبر شاه کلید تمام قفل هاست..
نویسنده سرکار خانم المیرا پناهی درین کبود...
گاهی تنها مونست می شود قلم..
نویسنده المیرا پناهی درین کبود...
لب میخندد هنر آنست دل را بخندانی ..
نویسنده سرکار خانم المیراپناهی درین کبود...
چگونه دل را بخندانم ب ایران گریانم..
المیرا پناهی درین کبود...
دیوار بلندیست بین من و او حتی در افکارتنهایی…!!!!.
..
نویسنده سرکار خانم المیرا پناهی درین کبود....
پناهم باش در این شب های بی پناهی
المیرا پناهی درین کبود...
و اگرنوشتن نبود چه دردهایی در دل می ماند..
نویسنده المیرا پناهی درین کبود...
نوشتن ،ارام جان من است..
نویسنده المیرا پناهی درین کبود...
خود در جان چه داشتی؟
روح من از خود تو جان گرفت…
المیرا پناهی درین کبود...
دریا قاتل امواج قلبم شد.
المیرا پناهی درین کبود...
سکوت کشنده ترین سمی است ،ک بی صدا
می کشد ..
المیرا پناهی درین کبود...
خود تو چه در جان داشت؟؟
روح من ز خود تو باز جان گرفت!!!
المیرا پناهی درین کبود...
پدرم دریاست و مهرش بی انتهاااا
نویسنده المیرا پناهی درین کبود...
قلبمان ویران شد در امتداد این فاصله هاا
امان از این فاصله هااا
پناهی درین کبود...
آسوده ز جهانم بودم..
رفت و ب اتش کشید جهانم را..
المیرا پناهی درین کبود...
عشق مادر و فرزندی را باید با خون دل نوشت….
نویسنده:سر کار خانم المیرا پناهی درین کبود...