بیدار شو، که وقت سحر گریه میکند طفلی میان خواب خطر گریه میکند در چشم او نه خواب، که دریا پر از غم است در سینهاش تمام قمر گریه میکند آیا کسی برای حسین آمده هنوز؟ از دور، "هل من ناصر" گریه میکند آیینهی سکوت، به فریاد بسته شد دل...
هیچ زخمی دردناک تر از زخم اقام حسین نیست،این درد چه زخم ها که ندارد… اقام حسین المیرا پناهی درین کبود