به او گفتم: هر غروب عطر چمنهای باران زده را میدهی! مرا گفت: زنانگیات در نگاهم هزار شاخه گل زیبا میرویاند.
عطرِ تو در خیابانِ باران زدهِ پخش شده وتو نیستی