سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
بهار که رفتن اسفند و آمدن فروردین نیست ! بهار یعنی جای بوسه های مردی که تو باشی روی گونه های زنی که من باشم شکوفه بدهد !...
وقتی که بهار یعنی «نام تو چیست؟»تابستانیعنی که «دوستت دارم»پاییزیعنی«آیا برای یک تن تنها این شبها زیاد نیست؟»و زمستان یعنی«باید که روی این یخ و برف تنها برویمامّا در هر فاصلهایمواظب هم»...
بهار یعنی حصار ها را برداریمدر میان شقایق هاتو ولو شوی در آغوشم ومن رد شکوفه ها را در مو هایت پیدا کنم...