اگه دل تنگی میتونست دلیل مرگ باشه من روزی هزار بار میمردم!
از دور می بوسمت بوسه های از راه دور طعم دیگری دارند!
بهار یعنی حصار ها را برداریم در میان شقایق ها تو ولو شوی در آغوشم و من رد شکوفه ها را در مو هایت پیدا کنم
دوباره اون پیرهن گل گلی خوشگل ش رو پوشید .موهاشو باز کرد ریخت رو شونه ش. اومد جلوم وایساد .چشاش برق میزد؛ زل زد تو چشام گفت: من کجای زندگیتم؟؟! یه کم نگاش کردم ،گفتم :هیچ جاش! لبخندش محو شد .بغض کرد ورفت سمت اتاق. صداش کردم،برگشت.رفتم گره دستا شو...
یلدا ،انعکاس لبخند توست! وقتی که میخندی و انار در دستم ترک برمیدارد!
تو خندیدی و زمان از شوق اندکی درنگ کرد و بعدها مردمانی او را یلدا خواندند!
تمام قاعده های هندسه را زیر سوال برده ؛ آن انحنای لبت! _زیباترین شاهکار خالق است_
به گمانم تابستان هم قرار عاشقانه اش را پاییز گذاشته... وگرنه این همه شتاب بعید بود از تابستان!
خسته ام کاش تابستان زود تر بار وبندیل ش را ببندد دلم یک پاییز و های های گریه زیر باران می خواهد.
دلم لک زده برای پاییز! اغراق نباشد جنس پاییز فرق می کند با همه فصل ها. اصلا بوی خاک نم خورده اش،برگ های زرد ش،آسمان ابری اش،غروب های دلگیرش،انار های دل تنگش... آدم را از خود بی خود می کند ! پاییز را باید لحظه لحظه اش را نفس کشید...
شب فقط ان جا که در میان تاریکی،گره بخورد نگاهم به برق چشمانت!
خودمانیم ؛ولی شهریور اصلا وصله ی تن تابستان نیست! بدجور غریب مانده میان ماه ها؛ دل داده به پاییز ولی نمک گیر تابستان شده..!
تمام قاعده های هندسه را زیر سوال برده ؛ آن انحنای لبت! زیباترین شاهکار خالق است