متن بوی پدر
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات بوی پدر
رفتی، ولی هنوز نفسهایت اینجاست
در نبضِ عصر، در صدای برگهاست
خاکِ دستانت هنوز بوی مهر میدهد
و نگاهت در آیینهی شب پیداست
در نبودت، به هر سو که نظر کردم
نامت در نبضِ اشیاء پیدا بود و پیداست
هر سپیده، تویی که طلوع میکنی
در خیالِ من، آفتابِ بیفانوس...
ساناز ابراهیمی فرد
پدرم…
رفتی، اما هنوز
صدای نفسهایت در حاشیهی شب میپیچد،
مانند بادی که پنجره را آهسته میلرزاند.
تو خورشیدی بودی
که گرمایت در خاطراتم باقیست
حتی حالا که زمستان در دلِ جهان جاریست.
دستهایت
نسیمی بودند در باغ خالی
برگها را نمیچیدی
اما زندگی را در خاک میکاشتی.
ای چراغِ...
ساناز ابراهیمی فرد
در حال بارگذاری...