سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
تو نیستی که ببینیچگونه عطر تو در عمق لحظه ها جاری ست!چگونه عکس تو در برق شیشه ها پیداست!چگونه جای تو در جان زندگی سبز است......
دلم بس نیست ماوای تو باشد بیا تا دیده هم جای تو باشدخوشا چشم نکوبختی که دروی جمال عالم آرای تو باشد...
دو عالم را به یک بار از دل تنگ برون کردیم تا جای تو باشد...
یاد تو می وزد ولی / بی خبرم ز جای تو...