من عاشق پاییز و زمستانم ! عاشق اینم که پشت پنجره ی بخارزده بنشینم و گرمای فنجان چای را در پنجه ی دستانم حس کنم ! باران ، نم نم و آرام خیابان ها را خیس کند و من این طرف پنجره به لطافت قشنگ آسمان زل بزنم ! قند...
بهشت یعنے : لمس ڪردن گرمای دستهای مردانه اش در هوای خُنڪ ️️️
خنک آن درد که یارم به عیادت به سر آید