هنرم در جنگا جنگ موشک کشیدن چشمهای بود که کافی بودن را الهه بود تجسم آرامش بعد از طوفان ورنه من مرد جنگ نیستم هزار که بخورم یکی نمیزنم که خواب کودکی را به کابوس ننشینم نه من مرد آخرین خون نیستم