شنبه , ۱۲ فروردین ۱۴۰۲
آرامش و آسایش زندگانی بالاتر از هر ثروتی در جهان است. رحمان شاهسواری کینگ...
برای لذت بردن از زیبایی ها در زندگانی، بایستی با آرامش و شادی وخوشبختی واقعی آشنایی کامل داشت.رحمان شاهسواری کینگ...
منو یک کلبه ی چوبی ،درون جنگل پرتی و دوراز هر هیاهویی ونور کوچک شمعی برای شب ،همین کافیست،ای آرامش روحم نسرین حسینی...
مکانی برای آرامش.....مکانهایی در دنیا وجود دارند که نه انگار حجمی را در زمین بلکه فضایی را در آسمان به خود اختصاص داده اند مکانهایی که انگار دروازه های ورود به عرش هستند و ورودی آسمانها فقط از این دالانها امکانپذیر است. جاهایی که متهم های زمینی را محترم میسازد و مجرمهای زمینی را محرم. فضاهایی که از بی خداترین و بی ایمانترین افراد جامعه، با خداترین و با ایمان ترین موجودات را میسازد و معلمهایی دارد از جنس نور و روشنایی که همزمان و در کنار ه...
شاید در توصیف آرامش همین بس که؛از دیدنِ خویش بیزار نباشی..و بدانی که یاد و نامت در دل و فکر دیگران، لبخندی از سر رضایت و تصویرِ مطبوعی از جنس مهربانی به همراه خواهد داشت...مازیاراعرابی@maziararabi59...
بی تفاوتی اصل آرام بودن است!اینکه نگران هیچ چیز نباشی،دلواپس فردا و روزهای دیگر نباشی،از کمبودها رنج نبری، درباره یزندگی دیگران کنجکاوی نکنی،در مبتلاترین لحظات چشمانت راببندی و بگذری،از آشوب خیالت فاصله بگیری،یعنی بهترین حالت ممکن،یعنی آسوده بودن،تمام این ها آرامش را برایآدم رقم می زند.اسما رحمانی...
«بهمن»یک نخ آرامشو بهمنیاز لاپیچِ نبودنت !در دود سیگار محو شد .....
تو زیبایی ، چون آرامش حکم فرما پس از طوفان دریا ...نور بهشتی...
میدونی کجا دوستداشتن قشنگ وبا ارزش میشه..؟! وقتی میون احوال بد،گریه های بی وقفه ،ترس های همیشگی، یکی باشه که«قربة الی هو» معنی بشه و بهش پناه ببری و میون اون تیرگی،آغوشش رولمس کنی و کنار گوش سمت چپشبگی:عزیزم به قول حضرت مولانا:«جای گله نیست چون تو هستی همه هست»...
اگر از شما راجب آرامش بغلش تعریف عاشقانه ای خواست بهش بگو:«وسط حروب حیاتی التی لا تنتهی ،یتم تفسیر احتضانک على أنه هدنة»«میان جنگ های ناتمام زندگی من،آغوشت اعلان آتش بس تعبیر میشود»...
یه وقتی میرسه که نیاز داری کوله پشتیت رو ببندیو بری یه جای دورتنهای تنهافلاکس چاییت رو دربیاریچایی بریزیو شروع به خوندن چند سطر شعر کنیآره رفیق همه ی ما نیاز داریمکه برای مدتی قید همه چی رو بزنیمنه به عشق بی سرانجام فکر کنیمنه به اینکه فلان نفر یه چی گفته بودو دل ما رو شکونده بودباید از ته دل نفس بکشیمو خودمون رو درگیر آرامش کنیمبعدش برگردیمو زندگی رو از صفر شروع کنیمولی این بار،منتها با رنگ سبز✍مهدیه باریکا...
مارا جز خیالی آرام طلبی نیست ز دنیا...!...
در من اندیشه نوری ستکه از پس این تیره گی ها می آید...آریا ابراهیمی...
چه جایی بهتر از آغوش گرمکسی که دوستش دارییک فنجان آرامش را بنوشو به دور دستها خیره شوقطار قطار می آیندروزهایی که آرزویش را داشتیرعنا ابراهیمی فرد...
میدونی رفیق؟!من یاد گرفتم هر جا احساس خفگی کردم اون محل و ادماش رو ترک کنمچون آرامشم مهترهپس تو هم همینکارو بکنهر جا حس کردی داری آسیب میبینی،رها کن برهیاسمن معین فر...
دستانم نور ؛چشمانم نور ؛و من آرامشی بزرگاز جنس خدا می خواهمرعنا ابراهیمی فرد...
پرتکاپو باشاصلا خسته نشوبه سقوط هات فکر نکنچون قراره تو به خیلی از بلندی ها راه پیدا کنیشکوفه های بهار رو بو کنتو خش خش برگهای پاییزی قدم بزنرنجات رو دوست داشته باشچون همون رنجا باعث میشنروزای بهتری رو بسازیبله جهان تو ترکیبی از خوشی و ناخوشی هاستو با همین ها دنیات متعادل میشهتو قراره با آدمای خیلی خوب بازم آشنا بشیسنجاقک ها رو ببینیدونه های برف روی بوم خونت بشینناُمیدهات هیچ وقت ترکت نکننو با ذوق بیشتر روزهات رو شرو...
ترنم بهار، کوچه باغ را دلبرانه می خواندآرامش خیال، از ناودانی خانه چکه می کند زیبایی شکوفه، عطر سیب می دهدخاطرات رویایی، ساده از تونل خیال گذرمی کنددریاچه به کوچ پرندگان صبح بخیر میگویدبید مجنون، موهای پریشان در باد را شانه می زندآسمان پاره پاره شده از لطافت خورشیدجای سوزن انداختن برای دلخوری نیستردپای باران لباس چمن پوشیده گل را به ضیافت شبنم مهمان می کندموج میرقصد و دریا شال به گردن داردآستر لاجوردی خورشید سر ...
خدایا؛برای قلب هایی که فقط تو رابا بغض آرمیده در گلویشان صدا میزنندبا تپش های خسته قلبشان دوستت دارندو جز بغل و آغوش توپناهگاهی ندارند.گشایشی عطا کن که تو تنها امید رها شدن از درماندگی آنهایی....
زیر لب زمزمه میکنم«توکلت علیک فی کل الامور»و قلب پر دغدغه ام از فردایی که ازش بیخبرم روبه خدایی که از همه سرنوشتم باخبرهمیسپارم....
قبلنا میگفتم یه روحیم تو دو بدن اما الان حتی اسمشم یادم نی می دونی میخوام چی بگم؟!انقدر به آدما،اتفاقا خودتو گره نزنرها کن بره،ارامشت از همه چی مهمترهیاسمن معین فر...
هر آدمی در زندگی باید یک نفر را برای تقسیم شادی هایش داشته باشد؛ که هر وقت به جایی رسید، قله ای را فتح کرد، دستی را گرفت و قلبی را شاد کرد، او باشد تا برایش تعریف کند و این شادی را با او سهیم شود.هر آدمی باید یک الهام بخش صلح و آرامش در زندگی اش وجود داشته باشد؛ که در روزگار سختی و تنگدستی مرهم زخم هایش شود، که در پرتگاه های هولناک و گاه غم انگیز دستش را بگیرد ، که تنها او باشد که همه ی بدقلقی هایش را تاب بیاورد و از کنار او ماندن خسته نشود....
میگن که شب قدر،شب بخشش و حلالیت طلبیدنهولی یه نکته رو یادت نرهبخشش خوبه برای آرامش درونیت لازمهاما فرصت و اعتماد دوباره به آدم اشتباهی کاملا غلطهارزشمند بودن وجودت رو فراموش نکن و عاقلانه تصمیم بگیریاسمن معین فر...
آرامش است؛عاقبت اضطراب ها...
آرامش یعنیعصر جمعه از کابوس بپرمببینم نشسته ایو موهایت را می بافی...
هرچه که داری از من ست اما شکسته این دلمازمیز کارو صندلی تا کاغذ و تخت و قلممهمان شدی بر خوان من، آتش زدی بر جان منآرامش طوفان تو،این سایه ایوان منقمری پناه آورده بود بر شاخه ها و برگ منآواره اش کردی تو با ؛ امضای حکم مرگ منازمرگ همنوعان من ؛ جنگل سیاه پوشیده استگاهی تبر هم ناروا ؛ از خون من نوشیده استسوزاندی و کردی تباه ؛ اندام زیبای مرابرباد دادی عاقبت ؛ تو...آرزوهای مرادنیا نمی ماند چنین بر کام تو ای نازنین ...
تو داروخونه پیدا نمیشه همه دواها بعضی وقتا برای اینکه آروم بشیفقط باید ببینیش...
به دور دست ها می نگرم🪐🌟 ...آنجایی که خورشید خود را پشتِ ابرِ سفید مخفی کرده است ⛅️🌪...آنجایی که رنگِ آبیِ آسمان به نارنجی تبدیل شده 🌼🧡...آنجایی که پرستو ها نقطه مانند شدند ،🕊🐾...و با خود می گویم !...ای کاش انجا بودم ،همان دور دست ها !...دور از همه چیز و همه کس !...پشت آن ابر ها.🌱☁️...کنار خورشید.☀️🌈...بغل پرستو ها!🕊🪄...فارغ از مردم این ابادی.🎈🫂...تا زندگی کنم شادمان.☺️🍓...برای خود نه برای دیگران.🌊🌿......
خودت باش؛خودِ خودتبرای دوست داشته شدن،نیازی به تظاهرنیست،وقتی خودت باشی دوستداشتنی تری،خواستنی تری!خودت باشدر وزش باد خودت را رها کنفریاد بکشبخندگیسوانت را به رقصِ باد بسپارزیر شکوفه های گیلاسقدم بزنآواز بخوانرویاپردازی کن!همان باش که هستینقاب بر چهره نزن،سفسطه نکنغرورِ بیجا محبوبت نمی کند!وقتی شیطنت می کنی و چشمانت می خنددو خودِ خودت هستیدوست داشتنی تری اشتباه نکن!همه سادگی را بیشتر دوست دارندعشق در سادگی ...
آدم دلش بعضی هارو یه طور دیگه ای میخواد!بعضی ها یه جور خاص،خواستنی هستن!جوری که حتی نمیشه و نمی تونه آدم اندازه دوست داشتنی بودنشون رو با جمله ای توصیف کنه ...مثلا؛حسِ اون خوابای هیجانی رو دارن که داری از بالای یه کوه پایین میفتی،همین که می خوای محکم زمین بخوری،چشاتو باز میکنی و یه نفس عمیق میکشی،میگی؛خداروشکر که خواب بود!حسِ اون روزایی رو داره که مدادت یه کوچولو شده و نمیتونی از ترسِ مسخره شدن از جامدادیت بیرون بیاری و همون روز تو مدرسه ...
آرامش....چیز خوبیستاما.... یک مدل آرامش هستکه زیادی خوبستمثل رها شدن روی آبگاهی باید خودت را رها کنیو لحظاتی در سکوت به سر ببریاما....اگر مدام در این حالت بمانییا فقط رهایی و شادی بخواهیآرزوها کمرنگ می شوندو دیگر هدفی نمیماند که برایش تلاش کنیزندگی، قانون گاهی هاستیک قهرمان وقتی به قهرمانی می رسدعمق آرامش و اوج لذت را می چشدهمین قدر ناب و دلچسبیاحقالهه فاخته@elahe fak...
باورم نمیشدخانه ی چوبی وسط جنگل سبزهوای ابری و بارانیبوی کیک شکلاتیصدای خنده دخترک خردسالتابلو های پر رنگ و نقش و نگارگل های نرگس که با نظم خاصی در باغچه صف کشیده بودندصدای گنجشکانابرهایی به رنگ صورتی و بنفش که اندازه یک کف دست با من فاصله داشتندخنکی آب دریاماهی هایی که در آسمان برای خود گردش می کردندخبری از ماشین و موتور و دود نبودبه کف زمین نگاه کردم، زمین سرتاسر آیینه بودگیسوانم تا انتهای پاهایم می رسید که به صورت خیل...
دیشب بعد از یه سفرِ نه روزهرسیدم خونمون ؛انقدر دلم واسه خونهتنگ شده بوده که ساده ترینو بی ارزش ترین چیزها ی خونهجلوی چشمام برق میزدن ؛با اینکه تو سفر هم جاهای بدیاقامت نداشتیم و هتل هایی کهتو شهر های مختلف بودیمشاید از خونمون امکانات بیشتری داشتناما خونه . . خونه یه چیز دیگه ست واقعا !یه پدیده ی عجیب . . .همون موقع داشتم به این فکر میکردم کهاگه محبوب وَر دل باشه ودریا هم یه طرفایی جلوی منزل ؛میتونم تا ابد تو خونه بمو...
جامه گلداربر تن کردن وگونه هایگل انداخته اماز تماشای رُخت؛و چای در دستکه غرقعِطر گل محمدیستتنها بهانهِ اندکیستبرای اثباتدوست داشتن؛تو در کنج خانهصدایت راطنین انداز کنو برایم مولانااز بَر کنو گوش بسپاربه نجواهای آرامم؛آریمن برایتاینگونه میخوانم؛جانا"عجب حلوای قندی تو " :)♥️نگین حشمتی...
ای خجالتی من: اگر بگویمت بوی پیراهنت یگانه لنگر آرامش من استبیشتر می مانی؟! بنشین چای آورده ام، بنشین، تازه دم است...ارس آرامی...
مطلق اندیشی و پافشاری بر باورهای شخصی بدون در نظر گرفتن دیدگاه های دیگران، قطعا موجب خواهد شد تا آرامش زندگی از بین برود. شاید در ظاهر کار آسانی باشد که با باورهای مطلق خودتان عمل کنید، اما حتما بین شما و کسانی که با عقایدتان موافق نیستند تعارض ایجاد خواهد شد. در مقابل آمادگی برای درک دیگران حتی اگر سخت هم باشد، ارزش دارد. با این کار در آرامش زندگی خواهید کرد و با کسانی که در اطرافتان هستند سازگاری بیشتری خواهید داشت.از اخلاقی پیروی کنید که بر پا...
صبح ها لباس آرامش بپوشدست هایت را باز کن،چشم هایت را ببند و رو به آسمانصد بغل حس ناب زنده بودن رانفس بکشمتن عطیه چک نژادیان...
لب های تو لب نیست دلیل مستی ستچشمان تو چشم نیست عذاب قطعی ست موهای پریشان تو یک جنگل بکر و آغوش تو آغوش نه آرامش حتمی ست...
هیچ خوشبختی بزرگتر از آرامش فکری نیست...الهی آرامش و شادی همیشه همراهتونخوش خبری زنگ در خونتونو گل خنده از روی ماهتون کم نشه...
آرامش است عاقبت اضطراب ها...
پژواکِ رد پای توست؛آرامشِ --سنگ فرش خیالم!-- سعید فلاحی(زانا کوردستانی)...
دلم را غرق مستی می کنی با چشم زیبایت کنارت با جهان بیگانه ام بانوی آرامش...
Hygge هوگه یه لغت دانمارکیه و معنا کردن آن مثل تلفظش سخته هوگه در واقع نوعی حس و حال و کیفیته که یه جورایی پایه و اساس زندگی دانمارکی ها را تشکیل میده و باعث خوبی،خوشحالی و آرامش آنها میشه هوگه می تونه خواندن یک کتاب باشه(احتمالا در حالی که زیر یک پتو مچاله شده اید)یا گذراندن یک شب آرام با کسانی که دوستشان دارید و یا حتی نوشیدن یک شکلات داغ و قهوه تو یک هوای سردو...من عاشق این حس و حال قشنگم شما چطور؟...
به نظرم قشنگترین شکلی که میشه به کسی دوست داشتنمون رو نشون بدیم اینه که بهش ثابت کنیم اون آدم کافیه. برای خوشحالی، برای عشق، برای آرامش، برای تکیه کردن، برای پا به پای هم تلاش کردن. برای همه ی اینا کافیه....
° سکوت آرامش من است °...
من در رویای خود دنیایی را می بینمکه در آن هیچ انسانی انسان دیگر را خوار نمی شمارد...زمین از عشق و دوستی سرشار است و صلح و آرامش، گذرگاه هایش را می آراید.....
چه آرامشی دارد وقتی...روی کاناپه ی دونفره بنشینیآهنگ قایقران ولگا را با صدای آرام پلی کنیفنجان قهوه ات را بنوشیدفتر شعرت را باز کنیو برایش عاشقانه ای بنویسیاز زیباترین لحظاتی که با هم داشته اید.بنویسی در وصف کلبه ای دِنج...و نوشیدن فنجانی چای کنار رودخانه ای پر آبدر یک جنگل سرسبز و مه گرفته با صدایپرندگان اساطیری...برقصان موهایت را با آهنگ ولگا......دلنوشته هایبهزاد غدیری...
عاشق شده ام حال و هوایم خوب استدرد است ... ولی درد برایم خوب است!.آرامش من! با تو فقط حالم نهخوابم؛ نفسم؛ لحن صدایم خوب است.تشخیص پزشک است کنارم باشیعطر تو برای ریه هایم خوب است.من با تو خوشم؛ نا خوشی ام چیزی نیستآنقدر که تاثیر دوایم خوب است.هر بار فقط عاشق تو خواهم شدصدبار به دنیا که بیایم ... خوب است؟!.طوفان که نه؛ بگذار قیامت باشدمن در بغل گرم تو جایم خوب است!...
امید دارم ...روزی همه چیز درست خواهد شدباران هر روز خواهد باریدو روزهای خوب ...در خانه هامان را خواهد کوبیدخورشید دختر خوشبختی خواهد شدبر خانه های اندوهگین مان خواهد تابیدآرامش ...دختر خونگرمی خواهد شدکه خانه هامان رابا لبخند خانه تکانی خواهد کردکه مهربانی ...روزی در شهرها جاری خواهد شدو مرده های خوب تاریخروزی زنده خواهند شدرعنا ابراهیمی فرد(رعناابرا)...
بغل پدیده ی عجیبی است...این که در آغوش یک انسان دیگرتمام سلول هایت آرام و قرار بگیرندعجیب است.در میان دست های یک انسان فارغ از زمان و مکان شوی و در آسمان سرزمین آرامش پرواز کنی ،در تپش های قلب یک موجود دیگرگم شوی بارها و بارها و دل ناآرامت ،آرام شودبه نظرم پزشک ها گاهی برای دردهاباید چندساعت یا حتی چندین روز بغلتجویز کنند.دست هایی که تنت را می بلعندگاهی پیامبری می شوند با معجزه ی آرامش ؛و انگار انسان وطنش را در میان آغو...