اسفند که از نیمه گذر کرد باز باید شد از غصهها بینیاز باید که از خاک برخیزد دل همرنگِ گلهای باغِ به راز باید که چون باد، آزاد شد همراهِ عطرِ بهاران، فراز در گوشِ دل بویِ نو میرسد با نغمهی بلبلان در طراز امید، در جانِ شب جان دهد...