ما حس ِ درون ِ یاس بودیم دنیای قشنگ ِ نسترن ها مدهوش و مسخ ِ یک اقاقی مغرور ِ وفای قاصدک ها طوفان تو زد، باغ بهم ریخت گُلبرگ و گُل و یاس بهم ریخت در باغ نرویید و نماند یاد به جز تو از همهمه یک رایحه ماند،رایحه...