پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
به یلدای دلم، خونین کبابمعزیزم نیستی و آنسوی آبمتکی سفره ام اشک و به آههنوش تو گیرم و مست شرابم...
چو یلدا گشته و یارم کجایی؟نگویی رفته ای دیگر نیایی؟به شوقت سفره یلدا بچینمز سویت غمینم تا که بیایی...