پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
افسردگی ناتوانی در ساخت آینده است....
انسان نمی تواند طولانی مدت با احساس پوچی سرکند: اگر به سوی چیزی رشد نکند، کاملاً راکد و منفعل نمی ماند؛ بلکه استعدادهای فروخورده اش، به ناخوشی، نومیدی و در نهایت فعالیت های ویرانگر تبدیل می شود.احساس پوچی یا خلأ... معمولاً از این احساس افراد سرچشمه می گیرد که از انجام هر کار مؤثر در زندگی خود یا دنیایی که در آن زندگی می کنند، ناتوانند.- رولو می- عشق و اراده...
قدرت عبارت است از بالقوگی و استعداد و بالقوگی به آینده اشاره دارد؛ چیزی است که باید محقق شود. آینده زمانی است که در آن به خود قول میدهیم. با خود پیمان میبندیم و خود را متمایز میکنیم. گفتهی نیچه که انسان تنها حیوانی است که پیمان میبندد با ظرفیت ما برای فرض کردن خود در آینده مرتبط است. ... نومیدی بسیاری از بیماران که به صورت افسردگی، یأس، احساس من نمیتوانم و درماندگی مربوط به آن، بیان میشود، میتوان از دیدگاه ناتوانی برای دیدن یا ساختن آینده...
اراده با رویارویی آغاز میشود، با یک نه آن هم زمانی که آری از پیش وجود دارد. خطر در تعبیر منفی والدین از این مرحله از تکامل است که بهوسیلهی خشم بیش از اندازهشان نشان داده میشود و این برداشت نادرست که نه اصیل کودک، در واقع مخالفت با آنهاست؛ و در نتیجه کودک آنها را مخالف رشد و استقلال خویش میبیند. و ممکن است به دلیل اتهام متقابلی که در برابر انتخابهایش دریافت میکند وسوسه شود (و حتی تا حدودی تسلیم این وسوسه شود) که از اراده کردن منصرف شود.....
آزادی و اراده شامل چشم پوشی از جبرگرایی نیست بلکه شامل رابطهما با آن است. اسپینوزا نوشت: آزادی، شناخت سرنوشت است. انسان با ظرفیت و استعدادش برای درک جبرهای موجود و انتخاب نوع رابطهاش با آنچه برایش از پیش تعیین شده، متمایز میشود. او میتواند و باید انتخاب کند که چطور با سرنوشتاش از جمله مرگ، سالخوردگی، محدودیتهای هوشی و شرطیشدنهای ناگزیر موجود در پیشینهاش ارتباط برقرار کند،... آیا سرنوشتاش را خواهد پذیرفت، انکارش خواهد کرد، با آن خواهد جن...
در آموزههای سنت آگوستین، اِروس(eros) را نیرویی میدانند که انسانها را به سوی خدا میکشاند. اِروس عبارت است از آرزوی یگانگی عارفانه که از تجربه مذهبی پیوستن به خدا یا به اصطلاح فروید، تجربهی اقیانوسی ناشی میشود. در عشق ورزیدن به سرنوشت خویش یا به قول نیچه سرنوشتت را دوست بدار amor fati نیز عنصری از اِروس نهفته است. منظورم از سرنوشت، بداقبالیهای خاص یا اتفاقیمان نیست، بلکه سرنوشت به معنای پذیرش و تصدیق وضعیت متناهی و فانی انسان است که ما را د...
فروید ما را به درون دوزخ دانتهای نیروهای دیوآسا برد و با مشاهدات تجربی فراوانی که به ما عرضه کرد، نشان داد امیال دیوآسا تا چه حد جدیاند و چطور ناهنجاری فکری، رواننژندی، روانپریشی و جنون، حاصل انحراف این نیروهاست. فروید نوشت:کسی که به اندازهی من اهریمنیترین دیوهای نیمهاهلی ساکن در سینهی آدمیزاد را احضار کرده و فراخوانده باشد و در پی دست و پنجه نرم کردن با آن ها برآمده باشد، نمیتواند انتظار داشته باشد از این ستیز صدمه نبیند و جان سالم به د...
هر فردی عاقل یا دیوانه، در قالب معنایی زندگی میکند که تا حدودی خودش آن را میسازد - به این معنا که فردیست - ولی آن را در درون موقعیتی که در تاریخ و زبان انسانی شریک است، میسازد. به همین دلیل است که زبان تا این حد مهم است: زبان محیطیست که ما در آن قالب معناییمان را مییابیم و شکل میدهیم، محیطی که در آن با سایر انسانها شریکایم. بینزونگرروانشناس سوئیسی میگوید: زبان ریشه روحی هر انسانیست. بر همین اساس ما میگوییم تاریخ جسم فرهنگی هر انسانی...