پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
بهار که باشد و تو،بذر دلبری هایم جوانه میزند.شکوفه میشومو در سلول به سلول تنت می رویم.تو زاده شده ای تاوفور عطر دوست داشتنت؛بهار را بهاری تر کند....
شنبه های ارغوانی،سراسر توتو بمان تا دوست ترت بدارمتا نظرم خیره به تو باشد و بس......
لا به لای روزمرگی هایمن و توحوالی باران بهاریبی مقدمه می آییوبانیِ اردیبهشتم میشوی....