سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
کی و کجادوست داشتن امانبه هم سرایت می کند؟تهران درگیر غروبی ابدی شدهو دست های این سایه های هولناکسایه های هولناکحول حالنا الا احسن الحالتنهایی من و تورا کم آورده استو تهران را هول و ولاهول و والاحول حالنا الا احسن الحالچیزی شبیه شوخیشیون شیوع پیدا کردهو بوسه هاو بغل هاست که روی زمینریخته شدهچرا به ما سرایت نمی کنیحول حالنا الی احسن الحال...
این روزهاخاطرات زندگی ات همهمپای تو پیر می شوندکاش حافظه ی این مردم یخ بزندمثل آب یخ بزندان هم پنج درجه زیر احساسزیر غمزیر دردزیر فقر...می دانی؟؟ گاهی در سرماآب فراموش می کنددر صفر درجه یخ بزندغم ازان جا شروع می شودمسیر باد که باشیسرما بیشترت سرایت می کنددردت از ان جا شروع می شودو شب که مثل بختکروی زمین افتاده استفقرش از ان جا شروع می شودمن که در چرایی این همه مانده امبه تو ای شهریار منقبل از این ...