متن یخ
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات یخ
تنها میدانستم زمستان بود
تنها میدانم زمستان است
تنها...
زمان یخ بسته
و من
-یک ماهی-
ساکنِ آبواره ای که از چشمِ آسمان اُفتاده است
آرمان پرناک
قندیل های یخ
آویزان شده اند
از دیوار ذهن های ما،
دست های کرخت
نشانه ای می جوید
از کومه ای گرم
از خانه ی آزادی.
این پیشرو که حالا
محکوم عقب گرد است
من
بی همه چیزی که
از دید تو ولگرد است ↓
هم نیز زمانی بود
در کلبه¬ی دل لذت
میبردم از آتش هوووو
یخ کرده دلم سرد است
لبهات در قصری است
مختوم به زیبایی
انفاس مسیحایی!
این مرده پر از درد...
در حال بارگذاری...