پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
گوینده ی قصه های شیرین مادر خیاط لباسهای چین چین مادر بازیگر نقش اول زن همه عمرشایسته ی سیمرغ بلورین مادر...
نگران نباش وقتی دیده نمی شوی، بلکه تلاش کن که شایسته دیده شدن باشی....
گستره ی گیلانبه کشفِ جاذبه های تنیده در کیهانبیا به خطه ی"جمشید"، پهنه ی"ایران"ببین چگونه از انواعِ رنگ مفروش ستزمین سبزِ شمال اش، به هدیه ی بارانپذیره های درختان وُ کوه وُ دشت وُ دمننظیرِ بسترِ "تالش"، پدیده ی "مریان"شُکوه "انزلی" وُ چهره ی "خزر"، "تالاب"و نازِ "رودِ سفید"ی که می دهد جولانحریمِ "قلعه ی فومن"، وقارِ "ماسوله&q...
ای عشق! تو که قصّه و افسانه نبودیدر چشم من این گونه غریبانه نبودیآن قدر که من عاشق و مجنون تو بودملیلی من ِبی کس و دیوانه نبودی هم در دل من بودی و هم درد دل من!در خانه ی من بودی و همخانه نبودی من مرغک بی بال و پری بودم و افسوسهم دام بلا بودی و هم دانه نبودی بیهوده نکش بر سر من دست نوازشتو موی پریشان مرا شانه نبودی دشمن نکند با دل من آنچه تو کردینفرین به تو ای دوست، تو بیگانه نبودی!از پیله ی ابریشم من حلّه نبافی...
از خدا میخواهم آنچه را که شایسته توست به تو هدیه بدهدنه آنچه را که آرزو داری،زیرا گاهی آرزوهای تو کوچک است و شایستگی تو بسیار ....