پر زد وفا از قلب مان با بی کسی فامیل شد غیرت میان حرف ها، همرتبه ی آجیل شد! دق کرد فردین، کوچه اش شد کوچه ی نامردها قیصر به خاک غم نشست! مردانگی تعطیل شد! شاید به ظاهر دیده باشی شهر از فرمان پر است اما در آخر هر...