پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
.شب اگر یلدا شود روزی به پایان می رسداز سپند شب صدای تٓرکَشِ جان می رسداز دل مژگان شب نم می چکد گلبرگ گلبوی گل بر سنگ قبر شب فراوان می رسدشاخُ شانه میکشد بر جور شب سرو امیدشب به تقدیر و سزا در بامدادان می رسد{ دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت } نیز این هم بگذرد ، پایان این آن میرسدحسرتی دارد اگر دل در توسل بر سراب شام آخر تا سحر غلیان جبران می رسددرگرفته کشمکش مابین نور و تیرگیدر شب خاکستری قق...
غروب، فرصت تجدید خاطره هاست شفق، بوسه زند شانه های کوه . حجت اله حبیبی...