ای عشق !
دَمی
بگذر
از این کوچه ی ما !؟
حجت اله حبیبی...
برای من که هیچ،
برای خودت ،
دلت تنگ نمی شود ؟!
حجت اله حبیبی...
سجده ، نمی کنم ،
مگر
به چشمه ی لبان خشک یا کریم
حجت اله حبیبی...
وعده گاه من و تو،
کُنج لب های گل داودی...
حجت اله حبیبی...
فریاد از تو ،
به که پناه برم ،
وقتی می آیی ،
غم !
حجت اله حبیبی...
دلتنگی ،
چیزی نیست،
دلِ تنگی است ،
که
نفس کشیدن هم
برایش سخت است.
حجت اله حبیبی...
برای پر کشیدن ،
باید تنها بود،
از پروانه بپرس؟
حجت اله حبیبی...
من وتو
به هم نمی رسیم،
با هم می رسیم ،چون ریل
حجت اله حبیبی...
من می توانم ! ؟
شاید !
دیر شروع کرده باشم.
حجت اله حبیبی...
شادی چیست ؟
حاصل
افکار ،
رفتار
و گفتار .
حجت اله حبیبی...
با لبخند. ،
زندگی ببخش ،
به چشمانی که خواب ندارد.
حجت اله حبیبی...
دنیا
پر از زیبایی است،
ما زشت می نگریم.
حجت اله حبیبی...
شکست !؟ مهم نیست،
تو نشکنی ،
که دنیای من ،ترک بر می دارد.
حجت اله حبیبی...
اندیشه ی پاک ،
پاکت می کند
ویرانه نشین فکر ناپاک مباش.
حجت اله حبیبی...
برای دیدن اشک،
کافی است
وقتی به چین می نشیند،
چشمان آبی غصه
حجت اله حبیبی...
از ظلمت شب گذشتی ای دیده ی من
برخیز که نور می دمد کوبه ی دل...
می دانی!
هیچ حالی ،
حال آدم را نمی گیرد،
مگر حال تو......
من
نیاموختم ،
فکر کردن را ،
مگر به تو....
حجت اله حبیبی...
فریاد از من ،
سکوت از تو،
من شرمسار سکوت خویشم
حجت اله حبیبی...
عکس من ،
برعکس من ،
فریاد دارد
با سکوت....
حجت اله حبیبی...