.شب اگر یلدا شود روزی به پایان می رسد
از سپند شب صدای تٓرکَشِ جان می رسد
از دل مژگان شب نم می چکد گلبرگ گل
بوی گل بر سنگ قبر شب فراوان می رسد
شاخُ شانه میکشد بر جور شب سرو امید
شب به تقدیر و سزا در بامدادان می رسد
{ دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت }
نیز این هم بگذرد ، پایان این آن میرسد
حسرتی دارد اگر دل در توسل بر سراب
شام آخر تا سحر غلیان جبران می رسد
درگرفته کشمکش مابین نور و تیرگی
در شب خاکستری ققنوس دوران می رسد
شب بلند و چشم سنگین قلندر زنده دار
در خزان بُستان به مقدار بهاران می رسد
آخر از کشفِ حجابِ چادرِ شب بر سحر
دولت رنگین کمان بر بال باران می رسد
شب اگر جولان دهد در ازدحامی نابجا
فصل سرد مطلعِ پایان جولان میرسد
دل به ایمان در مدد دارد سپاهی مدعی
انتهای شب، شفق، هم پای پایان می رسد
✍️آدل آبادانی
ZibaMatn.IR