شکوفه های هلو رُسته روی پیرهنت دوباره صورتی ِصورتی ست باغ تنت دوباره خواب مرا می برد که تا برسم به روز صورتی ات رنگ مهربان شدنت ... چه روزی آه چه روزی که هر نسیم وزید گلی سپرد به من پیش رنگ پیرهنت... چه روزی آه چه روزی که...
مادر صدای گریه ی تو را از زیر خاک می شنوم هنگام که گریه می کنی شکوفه های هلو می شکفند