شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
می شکندروزه ی دلبه تلنگری...
میان موج موهایتگم کرده امموج صدایت را...
جریمه ی جمعهصدباردرس دلتنگیباخط خوش...
موهای کودکش می بافتآرزوهایشبرآن گره می زدمادر...
خیالت را سوزانده امامان از دودش...
درسرزمینمزنانبه اسارت دست مردانیدرآمده اند به نامتعهد...
بهمن هم آمدمدفون نشدندخاطراتت...
دلبری ودلفریبیجامه یرزم توبود...
اول شدممدال عشق برگردنمآویختآزمون دلدادگی...
من دلبسته ی نگاهش بودماودل ازمن بسته بود...
هفت روزهفته دلگیرماماجمعه هاچشم گیرتر!!!...