تنی به آب شعر زدم شُر...شُر اشک
چشم فرو بستیم قایم شد موشک بازی بازی جان باختیم
در کالبد خودم بهترین خودم روزگار آفتاب پرست
خاطره یعنی؛ لبخند من درخیال تو…