**چراغی که در باغ خاموش شد** تو که بهتری را ز من دیده بودی چرا دل ز دستان پاکم ربودی؟ تو رفتی و هرگز نگاهی نکردی و من چون همیشه نوشتم سرودی!. دلم خون و سر درد، ندانی دلیلش؟ بیا تا بگویم علل را به زودی(... نبودت شده درد و...