شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
...پناهم بده به مرز آغوشتزمستان است و دلم هوای بهار میخواهد...
خالی نمیشودریه هایم از عطرتحتی وقتی باران میزندتازه عطر خاطراتمان جولان میدهد...
مرگ آنقدر ها بد نیستوقتی قرار است پای آمدنتذوق مرگ شوم،می ارزد به زنده ماندنم...