پائیز آمده است اما در سرم هوای بهار موج میزند پاییز آمده است اما من در آغوشت همیشه سبزم
یلدا یعنی بلندترین دوستت دارم از دهان من تا کام تو یلدا یعنی بلندای گیسوان همچو یالت یلدا یعنی سرخی یک باغ انار بر گونه هایت
...پناهم بده به مرز آغوشت زمستان است و دلم هوای بهار میخواهد
خالی نمیشود ریه هایم از عطرت حتی وقتی باران میزند تازه عطر خاطراتمان جولان میدهد
مرگ آنقدر ها بد نیست وقتی قرار است پای آمدنت ذوق مرگ شوم، می ارزد به زنده ماندنم
میان ترافیک آدمها ماشین ها میان بوی ماه مهر دلم هوای مهر رفته ات را بوی خوش پائیز را عطر چای را عطر کلوچه لاهیجان را عجیب میخواهد اماااا پائیز آلبومی است که باید تنهایی ورقش زد