آغوشت امن ترین پناهگاه من است بازوانت را به تن هیچ غریبه ای نسپار
غریبه سیگارت را حوالی دل من آتش مزن پس از واپسین عشق تنم پر از باروت است !
به هم نمیڔسیم اݥا ...... بھترین غریبه اٺ میمانم ڪه تو را همیشه دوست خواهد داشت...
خیانت می کنیم هردو ولی فرق می کنیم با هم تو با غریبه می خندی و من با گریه می خوابم