تو مرا پیامبری و دل من پیرو تو تک به تک سلول های تن من امت تو
فصل به فصل دوست تر میدارمت از هر آنچه هست ”تو” حالِ خوبِ هر فصل منی...
آغوشت پیراهنی ست به قواره ی تنم و رنگ بهار.... چشمانت و انعکاسِ باغی پر از شکوفه به هنگامِ بارانِ بوسه از رنگین کمانِ موهایت.... چقدر به من می آیی
لنگر بیانداز ... در اسکله ی آغوشم "تو" را ... در جزر و مَد عشق ساحل می شوم.
یک بغل آشفتگی های دلم را گرمِ آغوشِ تو آرام می کند...️