پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
تو مرا پیامبری و دل من پیرو توتک به تک سلول های تن من امت تو...
فصل به فصل دوست تر میدارمت از هر آنچه هست ”تو” حالِ خوبِ هر فصل منی......
آغوشتپیراهنی ستبه قواره ی تنمو رنگ بهار....چشمانتو انعکاسِ باغی پر از شکوفهبه هنگامِ بارانِ بوسهاز رنگین کمانِ موهایت....چقدر به من می آیی...
لنگر بیانداز ...در اسکله ی آغوشم"تو" را ...در جزر و مَد عشقساحل می شوم....