پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
"فصلیبه نام چمداندر تقویم عاشقانه ها روی زمستان راسفید می کند"...
شاخه ها از هم گسستوپاگشایِ بادهایِ موسمی ست.انزوا؛غم نامه یِ عصیانِ برگ،در حصارِ فصل هایِ بی کسی ست.شیما رحمانی...
پاییز فصل ضیافت هاییاز جنس ماندن بودوقت رقصیدن برگ های سرخو فصل نوشیدن قهوه ی یکرنگیای کاش بودیتا برای تمام دلتنگی هایمترانه می خواندیو چون پاییزفصل دلخواه من می شدیمجید رفیع زاد...
گلِ حالِ نهان، زیباست با تو؛دلم سرشار، از رویاست با تو؛در اوجِ فصل های خشکِ احساس،درونم چشمه ای، جوشاست با تو!شاعر: زهرا حکیمی بافقی (الف احساس)...
بگذارپوست بیندازد گونه ی درخت !در این فصل بی سایه ومن برگردم به بند ناف به برگ های بهارکه لب های این قرن به لکنت افتاده مریم گمار...
ﮔﻔﺖ ﺍﻧﺪﻭﻫﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ باد ﺑﺴﭙﺎﺭتابستان ﺍﺳﺖ …باد همه را با خود میبردﺳﭙﺮﺩﻡ …ﺑﯿﺨﺒﺮ ﺍﺯ آﻧﮑﻪ تنها فصلش تابستان ﺑﻮﺩ...
زمستان را دوست دارم؛چرا که می توانم در لحظه به لحظه اش ببینم که سعی می کند به بهترین خود تبدیل شود.و دانه های برف که از قلب یخ زده اسمان فرو می ریزند.شاید ما اشتباه زندگی را فهمیده ایم. سرمایی که تا مغز استخوان نفوذ می کند،زیباست.با اینکه می دانیم بعدش قرار است از سرما بلرزیم، باز هم خودمان را در برف غرق می کنیم. زندگی به همین سادگی است... لحظه ای برخلاف میلت و لحظه ای دیگر با میل خودت به استقبالش می روی. زمستان آنقدر ها هم که به ...
فصل به فصل دوست تر میدارمت از هر آنچه هست ”تو” حالِ خوبِ هر فصل منی......
آغوشت فصل نمی شناسدهمیشه گرم است......
.واردِ فصلِ من شدیم جانمفصلى که تا چشم باز کردمهمه چیز نه سیاه بود ، نه رنگى !سپیدِ سپید بود ،فصلِ تو گذشتنشد در پاییزِ تو دل ببندیمبیا و فصلِ مرا امتحان کن باش تا با بودنمانزمین و زمان را سپید کنیم...
فصل ها را بهم ریخته ای!مگر موعد آمدنت زمستان نیست؟پس چرا دلم پر از شکوفه های بهار شده!...
زندگی شبیه فصل ستهیچ فصلی همیشگی نیستدر زندگی روزهایی برایکاشت، داشت استراحتو تجدید حیات وجود داردزمستان تا ابد طول نمی کشداگرامروز مشکلاتی داریدبدانید که بهار هم در پیش است...
به تکرار یک فصل دائم رسیدمزمستان ...زمستان ...زمستان ...زمستان ......
گنجشک های شهر دیگر حوالی آدم ها پر نمی زنند از وقتی به جای درخت ها مجسمه هایی کاشته اند که بوی هیچ فصلی را ندارد....
روز میلادت مبارکزاده فصل زمستون،چه عزیزی تو برامونبا حضور تو همیشه پر لبخند لبامون...
حالا دیدی ؟ پاییز هم تمام شد ، یلدا هم گذشت ...زمستان هم تمام میشود ، هیچ چیز پایدار نیست !اما دلی که تنگ باشد ، همش به دنبال بهانه میگردد که دل تنگیاش را با یک فصل یا یک شب توجیه کند !اینها تقصیر هیچ کس نیست ...مشکل دل هایمان است که زود به زود و برای کسانی تنگ میشود که خیلی هایشان لیاقت این دلتنگی را ندارند !...
متولد دی ماه یعنی متولد گرم ترین قلبدر سرد ترین فصل سال......
طی نگشته روزگارکودکی پیری رسیداز کتاب عمرما فصل شباب افتاده است...
چنین فصلی بدین عاشق نوازی ،خطا باشد خطا بی عشق بازی ......
ای نفس گیرترینحادثه فصل خزان من به اسمت برسم سخت نبارم سخت است.....
من و سرمای این فصل و یه فنجون قهوه رویِ میزیه برگ کاغذ واسه دردامیه مُشت شعرِ خیال انگیزمن و این قهوه ی تلخ و یه مُشت سیگارِ سوزوندهداره کَر میشه احساسم دلم پیش تو جا مونده...
سوری بپاستدر ٍثور گل هاصورش دمیدهاسرافیل فصل ها...
جمعه به جمعهفصل به فصلسپری شد..اکنون ما مانده ایمبا زمستانی سردو جمعه هایی دلگیرترکه نمی دانیمدلتنگی های دل بخار گرفته رابه گردن کدام یک بیاندازیم…...
به فصل*ت*برگ ریز*م*...
پاییزم را امسال جور دیگری رقم بزنبیا…بمان…بساز…بگذار پاییز برای ما رنگین ترین فصل سال باشد...
پاییزفصل رسیدن انارهای سرخ استو انارچه دل خونی دارداز رسیدن . . ....
پاییز تنها فصلیه که از همون اولین روزش خودشو نشون می ده!کاش همه انسانها مثل پاییز باشن تا از همون روز اول رنگ و روی اصلیشون رو نشون بدن...
بوی دلتنگی پاییز وزیده ست ولی...اولین موسم این فصل مگر مهر نبود...؟!...
فضاے زندگےفرصتی نیست براے دل بریدن هامعجزه ایست برای دل دادن هاآرزو میکنمدر این عصر زیباے تابستانمهر، عشق و محبتهمنشین شما باشد...
پاییزنامِ فصلیکه تو را بر زمین نهادند...
تو از فصل پاییززیباتری...من از فصل پاییز تنها ترم...
متولدین پاییزدلبستگی قشنگی به این فصل دارند...به آنها که می رسیدبی دلیلعاشق پاییز خواهید شد!!!...
آیا برایت پیش آمده که در تابستان برایشان سایبان باشی و در بهار ترکت کنند؟من تجربه کردمو از آن زمان همه ی فصل هایم پاییز است......
فصلیبه نام چمداندر تقویم عاشقانه هاروی زمستان را سفید می کند...
فصل امتحانات ...من جز مرور رنگ چشمانت ...و خط کشیدن زیر دوستت دارم هایم ...هیچ درسی ندارم......
چه فرق می کند تو در کدام فصل بیاییبیابهار می کنم جهان را...
قرارمان فصل انگورشراب که شدم بیاتو جام بیاور / من جانهراسی نیستفقط تو خوش باشهمین مرا کافیست...
تو از فصل پاییز زیبا تریمن از فصل پاییز تنهاترم...
وقتی برگ ها از آغوش درخت خسته می شوند! آه می کشد ! پاییزی که می داند سردترین فصل جهان/ تنهایی است......
چه فرق می کند تو در کدام فصل بیاییبیابهار می کنم جهان را !...
مهر فصلِ خشکیدن و زرد شدن و ریختن نیست. آغاز روییدن کتاب بر ساقه دست هاست. مهرتان پیروز و مهر ورزی تان همیشگی باد....
آدما معمولا برای رفتن پاییز را انتخاب می کنند. خودت را برای غیر منتظره ترین فصل سال اماده کن......
دعا میکنم غرق باران شویچو بوی خوش یاس و ریحان شویدعا میکنم در زمستان عشقبهاری ترین فصل ایمان شوی . . ....
شهریور این ته تغاری تابستان چمدان به دست آماده ی رفتن می شود جای رد پایش را فصل خزان با برگ های رنگین می پوشاند این پاییز است که با مهر به بدرقه ی تابستان می رود......
دل با تو به ریش رقبا می خنددشادی ره غم ز هر طرف می بنددهمواره بهار، چار فصل عشق استتقویم به گور پدرش می خندد...
سالروز تولد قشنگت را با رقص سفید برف ها همچون سفیدی دلتبر اسمان قلبمان جشن می گیریم و صمیمانه فصل شکفتنت را تبریک می گوییم...
زمان گذشتزمان گذشت و ساعت چهار بار نواختچهار بار نواختامروز روز اول دی ماه استمن راز فصل ها را می دانمو حرف لحظه ها را می فهممنجات دهنده در گور خفته استو خاک، خاک پذیرندهاشارتی است به آرامشدستهایم را در باغچه می کارمسبز خواهد شد، می دانم، می دانم، می دانمو پرستوها در گودی انگشتان جوهری امتخم خواهند گذاشت....
قلب کال من ٬در فصل دست های تو می رسد!فصلی برای تمام رؤیاها!دستی برای تمام فصل ها !...
فصل عوض میشودجای آلو را خرمالو میگیردجای دلتنگی رادلتنگی...
طلوع دوباره خورشید زندگیت رادر زیباترین فصل سال تبریک می گویمبا آرزوی طلوع خوشبختی ها و غروب غم هایتتولدت مبارک...