یکشنبه , ۴ آذر ۱۴۰۳
به حد دریا که عمیق است وخروشان ..عشقت در من در جریان است ......
من آن خاکم که روزی بستر رودی خروشان بودکنار چشمه بشکن بغض این ظرف سفالی را...
می روی چون رود شب ها در خیال و خواب منای خروشان روز ها کمتر تویی پیدا چرا؟...