پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
یک دست کلاغو به یکی برف،زنگ را زددرخت زمستان...
واژ ها در دهانم قفل شده اندتا کلید را بردارمتو زنگ زده و گریخته ای !...