پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
چشمی به تخت و بخت ندارم مرا بس استیک صندلی برای نشستن کنار تو...
گفتی میز را بچین / می آیم / چقدر برف نشسته روی صندلی...
گفتی میز را بچین/می آیم/چقدر برف نشسته روی صندلی...
چشمی به تخت و بخت ندارم مرا بس است یک صندلی برای نشستن کنار تو......