در طنین گام شب، پژواک دل گم میشود
نقش جان بر صفحهی آیینه، کمکم میشود
میچکد از چشم ماهی، اشکهای بیصدا
زانکه هر موجی به دریا خویش را گم میشود
کوه اگر خاموش مانَد، نیست بیفریاد درد
برف، آوازِ نفسهای دلش، دم میشود
آسمان با باد میرقصد، لیک دلتنگِ خاک...