متن زیبایی طبیعت
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات زیبایی طبیعت
God always puts the right people in your life at the right moment.
خدا همیشه افراد مناسب رو در لحظه مناسب تو زندگیت قرار میده.
برای لحظهای به این فکر کن که آن اشتیاق در زندگیات ظاهر شود؛
نه اشتیاقی کمرنگ و بیحال، بلکه اشتیاقی محکم و پرزور، اشتیاقی که نشان دهد تو همین حالا آمادهای برای حرکت بعد و عمل به آن. اشتیاق به تغییر،
اشتیاق به حرکت، اشتیاق به پذیرش. یک اشتیاق واقعی،...
یادآوری
سراغ پروانهها نرو
باغت رو درست کن
پروانهها خودشون میان
و اگر صبر کردن حاصلش ,,تو,, باشد
من در این دنیا که هیچ
در تمام جهان های پس از اینجا
برای داشتن تو صبر میکنم.
باشد که فرزندانی تربیت کنیم که عاشق چیزهای کمتر دوست داشته شده شوند: مثلا بوته های قاصدک، کرم ها و عنکبوت ها
کودکانی که بفهمند گل رز به خارهایش نیاز دارد
کودکانی که در روزهای بارانی همانگونه به حیاط هجوم ببرند که در روزهای آفتابی
و وقتی بزرگ شدند تبدیل...
جالبه که بدونید اشکهایی که هنگام ناراحتی از چشمانتان جاری میشود، حاوی مسکن طبیعی به نام "لوسین انکفالین" هستند !
به همین علت است که برخی افراد اعتقاد دارند پس از گریه کردن احساس بهتری دارند!
میگن قدرتِ نوشتن ، هفتاد برابر گفتنه
پس من برات مینویسم که :
"دوستت دارم"
وز شوق این محال که دستم به دست توست،
من
جای راه رفتن،
پرواز میکنم.
ادم باید یکیو داشته باشه
وقتی نگاش میکنه تو دلش بگه :
خدایا مرسی که دارمش :)
بدترین نوع خستگی اینه که ندونی ازچی خستهای اون وقته که یکی یکی شروع میکنی به حذف کردن همهی چیزهایی که فکرمیکنی ممکنه باعثش بوده باشن ولی بازم اون آخرش که دیگه هیچی نمونده باشه میبینی که فقط خودت هستی وخستگیت!
لبخند را به یکدیگر هدیه دهیم
غم ها را با هم درمان کنیم
تا با هم طعم شادی
و خوشبختی را بچشیم
تو برای بودنت همین بس که نقاشی کردی اینچنین ومن برای فهمیدن تو چیزی ندارم جز دیدن،شنیدن،لمس کردن و....
من پناهنده شده ام در زیبایی های این جهان
محو شده در قامت درختان سربه فلک کشیده
سکوت کرده در چهچه پرندگان
همه وجودم تمنایی است برای آن همه شکوه
ومن...
و اگر عشق نبود
هیچ کلاغی در
سپیدهدم صبح را نمیسرود
نسیم، سبزه زاران را
در آغوش نمی فشرد
و بر بال هر پرستو
آوایی از پرواز نبود
و اگر عشق نبود
مادران به دنیا نمیآمدند
خورشید بر آبیها نمیرویید
و در خانه هیچکسی
آفتاب نبود
و اگر عشق نبود...
شــعر و غــزل و هـزار جـان تقدیمت
زیبـــــایــی بــــاغِ ارغـــوان تقدیمت
یک دشتِ پر از بنفشه های خوشرنگ
با عـــطرِ شـــکوفه در جهان تقدیمت
🔹🔷💠
🔷
💠
روزی زمستانی بود. زیر درخت بلوطی نشستم و به تنه آن تکیه دادم.
درخت، داستان خویش را به نجوا گفت:
«دانهای بلوطی بودم، بر بلندترین شاخه درخت مادرم. روز مقدر، با تندبادی فرو افتادم و به شیاری درغلتیدم.
روح زمین، در من جنبشی افکند و رستن آغاز...
می خواهد
سخن از خاطره ها حال و هوا می خواهد
سمت هر پنجره ای نور و صفا می خواهد
هر فلزی که بخواهد بدرخشد بی شک
روی آن جوهری از آب طلا می خواهد
زندگی چیست، عمر همین گرانمایه ما
که به هر ثانیه اش لطف خدا می خواهد...
وبه راستى چه زیباست ایستادگى کوه وچه زیباتر که آنچنان محکم بغل کرده درختان را با هر وزنى و رنگى و نژادى !!آنجاست که مى بینى بزرگى کوه و عظمت جنگل را که به مانند خانواده اى در کنار هم مانده و هیج ترسى از ناملایمات روزگار ندارند!! آنجاست که...
صبح است دوباره شور در جانِ غزل
شـیدایی و عـشق و نور در جانِ غزل
برخـیز و ببین خنده ی مستانه ی گل
گل خنــده کنان ، سرور در جانِ غزل
جزیره با هر فصل، جامهای نو بر تن میکرد؛
در بهاران، قبای زمردینش را با شکوفههایی میآراست که چون دانههای برف بر شاخسار میدرخشیدند.
در تابستان، زیر گنبد لاجوردی آسمان، نغمهی موجهایی را سر میداد که بیتابانه به پای ساحل میریختند.
پاییز، برگهای زرین را چون شرری رقصان در مسیر...
بر شاخه ی صبح،آشیان ساخته اند
از چشمِ شکوفه ها دهان ساخته اند
هربار تورا دید دلِ من پَرزد
انگار تورا از آسمان ساخته اند.
ماه از موی تو محراب منور ساختن
مِهر با موجِ نگاهت مهر دیگر ساختن
باد با بوسهٔ باران بر بهارت بست رَخت
باغ با برقِ حضورت رنگی از زر ساختن
رود در رقصِ رُخَت راه رهایی را گرفت
موج با مژگانِ تو طوفانِ گوهر ساختن
شب به شبنَمخیزِ چشمت چَشمِ...
آفتابِ بامدادان از نگاهت جان گرفت
باغ بیبرگ از نسیمت برگ و بوی جان گرفت
باد با باران به بوسه بر بهارانت نشست
ابر از آوازِ گامت موج بیپایان گرفت
ماه در محراب مویت مهر محرابی نوشت
شب ز شیدایی چشمت شرم پنهانان گرفت
رود با یاد لبانت راه دریا...