متن عاشقانه غم انگیز
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات عاشقانه غم انگیز
افسوس که بی تو،
انتظار جانم به لب آمد.
در طنین گام شب، پژواک دل گم میشود
نقش جان بر صفحهی آیینه، کمکم میشود
میچکد از چشم ماهی، اشکهای بیصدا
زانکه هر موجی به دریا خویش را گم میشود
کوه اگر خاموش مانَد، نیست بیفریاد درد
برف، آوازِ نفسهای دلش، دم میشود
آسمان با باد میرقصد، لیک دلتنگِ خاک...
بعید است،
موج دلتنگی تو جانم نگیرد.
بی تو بعید است،
جان سالم در ببرم از این همه دلتنگی.
من که میدانم دلت خوش روزگارت عالی است
در کنار من ولی جایت همیشه خالی است
بعد تو با درد این غصه نمی آیم کنار
زندگی بی تو برایم قصه ای پوشالی است
تا که بودی زندگی رنگین کمان عشق بود
طرح بی روحش کنون مانند نقش قالی است
در...
ندیدی مرا چشم بستی و رفتی
نپرسیدی از قلب من کی شکستی
فقط رفتی و بغضِ شب ماند و یادت
ندانی که قلبم چه زیبا شکستی
اینکه زندگیم رو تلخ کرده نبودنت نیست،
بودنت در خاطراتمه.
کاش که تا ذوقی برایم مانده بود می آمدی...
عجب رنج عجیب و درد ناکیست، دوریت...
رویای آمدنت،
به انگیزه وامیدارد،
مگوهای احساسم را؛
تا،
هموارهی آرزوهایم،
با نبضِ رسیدن بتپند،
در ناکجای سینهی دردآشنایم!
تو،
خواهی آمد!
شاید با تو به پایان برسد، این همه دلتنگی من.
بغض مرا شکست، خاطراتت.
دلیل این همه دردهای تکراری، سیه چشمان توست.
درد را میخواستم درمان کنم امّا نشد
اشک را میخواستم پنهان کنم امّا نشد...
بر لبم لبخند و آهی در دلم بود آتشین
خواستم آیینه را مهمان کنم امّا نشد...
هرکه آمد! جای غمخواری غمی افزودو رفت
خواستم من هم لبی خندان کنم امّا نشد...
سالها خونگریه کردمدر فراقش، ناگزیر...
دل چه میدانست که دلتنگی چیست..؟
تا تو را دید و... دگر باره ندید....
مرا دیوانه میدانست...
نمیدانست نگاهش کرده دیوانه دلم را...