در جادهٔ پاییزی جوانی گام بر می دارم ... برق غرور در چشمانم می درخشد و با نوای رویاهای شیرین می رقصم گوش هایم از شنیدن درست و غلط های مکرر اطرافیان به درد امده است و تظاهر می کنم به فهمیدن ! در رویاهایم سینه سپر می کنم و...