بهار آمد ولی بهار من چنان پر گشود که چشمانم، از ندیدنش، به گل نشست ..... حجت اله حبیبی
پیوند می زند بهار من را به برف زمستانی که بر سرش نشسته است مادر
بهار من تویی من ننگرم در دیگری عیدت مبارک عشق جان