متن پیوند
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات پیوند
یلدا ، نوروز ، بهار
تقویم برای ما
همان پاییز است !
روزهایی زرد
و صورت هایی
از سیلی سرخ شده
یلدا ، شب پیوند ما
با پاییزی دیگر است !
مجید رفیع زاد
خورشید علی باشد ونورش زهرا
از نور رخش جهان مولا زیبا..
گر میطلبی حاجتی از شاه نجف
روی دلی هم جانب زهرا بنما...
اعظم کلیابی
بانوی کاشانی
عصرها وقتی برایت چای را دم می کنم
بیشتر پیوند خود را با تو محکم می کنم
چای خوردن های ما یک اتفاق ساده نیست
با تو گرم گفتگو هستم، صفا هم می کنم
تا فضای خانه را پر می کنم از عطر چای
خستگی را، خستگی را از تنت...
شب هایم را
به صبح پیوند می زنم
و در انتظار سپیده ای روشن
چشم به راهی می دوزم
که خبر از آمدن تو می دهد
به انتظارت می مانم
حتی شده تا صبح با ماه سخن می گویم
بیا که وجود سرد من
محتاج آفتاب نگاه توست
مجید رفیع...
تا رشته ی مهر تو به جانم بند است
هر لحظه به روی چهره ام لبخند است
از حادثه و فاصله ها نیست گله
تا عشق ،میان قلب ما پیوند است
خیال داشتنت
عجب می چسبد
هر روز عصر
که تنها ، بودن تو آن را دلپذیر می کند
قهوه ای که می شود
با قند لب های تو شیرین کرد
و دست هایی
که یکدیگر را در آغوش هم می بینند
افسوس ، این رویای شیرینت
مثل هر روز پیوند...
غبطه می خورم !
به ساعت دیواری اتاقم
که ثانیه شمارش می رقصد
برای لحظه ی باشکوه صفر عاشقی
عقربه هایی که
یکدیگر را در آغوش می گیرند
و من
شریک شادی پیوندشان می شوم
و اشک می ریزم
مجید رفیع زاد