چشمانت دنیای من است و من مبتلا به دنیاییم که انگشتانم محرومند از لمست، بوسیدنت و بوییدنت. خوشحالم از داشتنت من کمی بیشتر می خواهمت بیشتر از نجواهای شبانه بیشتر از احوالپرسی های ساده تو بگو چه کرده ای با دلم...
فکرش را بکن همه ی پزشکان، بوسیدن یار را ، بوییدن یار را تجویز میکردند آخ که بیماری عجیب میچسبید